- کام بخشیدن
- بر آوردن آرزو ها و آمال
معنی کام بخشیدن - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
مشهورکردن معروف ساختن، بمقام و منصب رسانیدن کسی را
آرام دادن، تسکین درد، بردن اضطراب
اعطا کردن، هدیه کردن
به مراد و مقصود و آرزوی خود رسیدن، کامیاب شدن
مقصود خود را یافتن، بارزوی خویش رسیدن کامیاب شدن کام گرفتن: (کام وی را زان دهن خواهم کشید از دهان او سخن خواهم کشید) (محمد سعید اشرف)
تقسیم کردن توزیع کردن، یا با هم وابخشیدن، مقاسمه
رسانیدن به آرزو، برای مثال سبب مپرس که چرخ ازچه سفله پرور شد / که کام بخشی او را بهانه بی سببی ست (حافظ - ۱۴۶) ، کنایه از به وصال رساندن
رساندن بارزوی متمتع ساختن: (طریق کامبخشی چیست ک ترک کام خود کردن که سرور آنست کز این ترک بر دوزی) (حافظ)